عاشقا نه های غزل

ساخت وبلاگ
وقتی سیاست می شود خاله زنک بازی رقاصه ی لندن شود آن شیخ شیرازی ناشیخ ما افتاده درفکر دگردیسی تفسیر قرآن می کند با لحن بی بی سی با گرگها می رقصد این چوپان وا داده ابلیس را زیر عبای خویش جا داده بر شانه دارد می کشد بار معاصی را دامن زده در شهرمن شیعه هراسی را با ذبح شرعی پیش پای انگلیسی ها آتش زده دین را برای انگلیسی ها جاسوسها آب از سراب کینه می نوشند جاسوسها گاهی لباس دوست می پوشند جاسوسها گاهی فراز منبر نورند جاسوسها توی لباس فتنه مستورند عمامه ها معیار دین داری نمی باشد در هر سری شور سبکباری نمی باشد تا بوده ،بوده دین ستیزی ،دین فروشی ها تا بوده بوده دین ستیزی و خموشی ها تا بوده بوده اهل ایم عاشقا نه های غزل...
ما را در سایت عاشقا نه های غزل دنبال می کنید

برچسب : مثنوی,درد, نویسنده : zaynali1349o بازدید : 184 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:53

من از تبار سکوتم تو از تبار صداسکوت می برد آری مرا به سمت خدا من از سکوت نوشتم سکوت خفته ی مرد همان خروش قریب و قرین رعد رسا کجاست خانه ی امنی به پای سربدوم نمی شود بگریزم ،نمی شود، به کجا بریز هر چه بخواهی به جان خسته ی من منم به هرچه شکیبا منم به هرچه رضا نمی شود بنشینی نخوانی و بروی بخوان که با تو بخواند دل شکسته ی ما صدا صدای تو باشد و کوچه کوچه ی من و کوچه کوچه ی ما و صدا صدای شما بهشت و بوی شهیدان، بهشت وفصل حضور خوشا به حال شهیدان خوشا به حال خدا بیرجند 17/4/96 عاشقا نه های غزل...
ما را در سایت عاشقا نه های غزل دنبال می کنید

برچسب : تبار,سکوت, نویسنده : zaynali1349o بازدید : 205 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:53

افتاده دلم در تب و تابی که ندیدیلب تشنه من و داغ سرابی که ندیدی دلشوره مرا کشت بیا تا که بخوابد *در من اثر حال خرابی که ندیدی* ای عطر تنت ریخته در کوچه ی فردا ای عطر تنت موج شرابی که ندیدی با کوه بگو درد دلم را که بریزد ما داغ ،فراوان و عتابی که ندیدی درپرده بمان ای گل من سخت خراب است اوضاع پریشان حجابی که ندیدی ای بوی تو پیچیده کمی فکر دلم باش پرهیز کن از عود و گلابی که ندیدی بیرجند 18/4/96  *درمن اثر سخت ترین زلزله هارا* استاد محمدعلی بهمنی عاشقا نه های غزل...
ما را در سایت عاشقا نه های غزل دنبال می کنید

برچسب : عاشقانه, نویسنده : zaynali1349o بازدید : 176 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:53

ای موی شرابی تو عنوان غزلهاای ریخته اوصاف تو درجان غزلها سارای من ای خورده به چشمان تو پیوند سرچشمه ی زیبایی جوشان غزلها دلتنگ تر از فاصله ها در دل و جانم پنهان شده ای در غم پنهان غزلها شب بود و خدا بود و چراغانی کوچه یک مشت پری واره ی مهمان غزلها تا صبح نشستیم و سرودیم و نشاندیم بس بغض گلوگیر به دامان غزلها هر واژه که در شعر به نام تو رقم خورد شد سلسله ی سلسله جنبان غزلها در نام تو شوری است که در زمزمه ها نیست ای نام تو آبادی ویران غزلها سرگشتگی بعد تو سارای جوان را باید بنویسند به دیوان غزلها                                  بیرجند18/4/96 عاشقا نه های غزل...
ما را در سایت عاشقا نه های غزل دنبال می کنید

برچسب : سلسله,جنبان, نویسنده : zaynali1349o بازدید : 178 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:53